افغانستان اینترنشنال۱۶ میزان ۱۴۰۴

رابطه روسیه و طالبان؛ اولین و آخرین به رسمیت‌شناسی؟

روسیه در سرطان امسال نخستین کشوری شد که رژیم طالبان را به رسمیت شناخت. در این مدت، روسیه سعی کرده است از طالبان در تمام نشست‌های جهانی دفاع کند. این کشور در راستای ارتقای جایگاه طالبان، امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت این گروه را نیز به عنوان عضو رسمی در نشست فارمت مسکو دعوت کرد.

امیرخان متقی در هفتمین نشست فارمت مسکو در سخنانش از «اقدام جسورانه‌» روسیه برای به‌رسمیت‌شناسی طالبان قدردانی کرد، اما تحلیل‌گران معتقدند انتظارات کرملین از این تصمیم هنوز برآورده نشده است.

رجب صفروف، کارشناس ارشد روسی، گفت: «روسیه انتظار داشت طالبان پس از به‌رسمیت‌شناسی، به جامعه‌ بین‌المللی بازگردد و مانند یک دولت مشروع و قانون‌مند عمل کند، اما چنین نشد.»

یک کارشناس دیگر نیز می‌گوید رهبران طالبان برخلاف انتظار مسکو، از اقدام روسیه استقبال جدی نکردند و همکاری چشمگیری با این کشور نداشته‌اند. چنانچه، سطح همکاری عملی میان دو طرف تغییر قابل‌ملاحظه‌ای نداشته است.

روسیه از به‌رسمیت‌شناسی طالبان، دست‌کم در سه محور امنیتی، ژئوپلیتیکی و اقتصادی توقعاتی داشت که جز در حد گفت‌وگو و وعده، نتیجه‌ای به‌دست نیاورده است.

نخستین و آخرین کشور

انتظار می‌رفت که پس از اقدام روسیه، متحدانش در آسیای مرکزی، مانند اوزبیکستان، قزاقستان، قرغیزستان، ترکمنستان و شماری دیگر از کشورهای منطقه مانند چین و ایران نیز طالبان را به‌ رسمیت بشناسند. اما ماه‌ها گذشت و هیچ کشوری در این مسیر گام برنداشت.

این اقدام نه‌تنها مشروعیت بین‌المللی طالبان را تقویت نکرد، بلکه حساسیت‌های جدیدی را در سطح منطقه و جهان برانگیخت. ایالات متحده موضع سخت‌گیرانه‌تری در برابر طالبان اتخاذ کرد و کشورهای منطقه نیز به دلیل نگرانی از واکنش واشنگتن، در تعامل با طالبان محتاط‌تر شدند.

اکنون برای طالبان روشن شده است که به‌رسمیت‌شناسی از سوی یک کشور به‌تنهایی نمی‌تواند جایگاه جهانی این گروه را تغییر دهد.

مهار افراط‌گرایان

مهم‌ترین هدف روسیه از به‌رسمیت‌شناسی طالبان، گسترش همکاری امنیتی و اطلاعاتی بود.

مسکو درگیر جنگ پرهزینه در جبهه‌ غربی است و از بابت نفوذ گروه‌های افراطی در مرزهای جنوبی خود احساس تهدید می‌کند. هزاران کارگر آسیای مرکزی در روسیه بدون اسناد رسمی کار می‌کنند؛ عاملی که از دید کرملین می‌تواند در آینده به کانالی برای نفوذ گروه‌هایی چون داعش بدل شود.

تجربه‌ جنگ‌های چچن و قفقاز شمالی همچنان در حافظه‌ روس‌ها زنده است. از همین‌رو، کرملین بیش از هر چیز از گسترش رادیکالسم اسلامی بیم داشته و باور دارد طالبان می‌توانند در مهار یا تحریک این جریان‌ها نقش تعیین‌کننده بازی کنند. زیرا، افغانستان کانون جریان‌های رادیکال منطقه‌ای و جهانی شده است.

روسیه نگران است که ایالات متحده بار دیگر سیاست «کمربند سبز» دوره‌ جنگ سرد را دنبال کند تا با ایجاد حلقه‌ای از نیروهای اسلام‌گرا، روسیه را از جنوب محاصره کند. به همین دلیل، یکی از اهداف اصلی به‌رسمیت‌شناسی طالبان، کاهش خطر گروه‌های تروریستی در افغانستان بوده است.

با این حال، طالبان اقدام موثری برای مهار این گروه‌ها انجام نداده است. سازمان‌هایی چون القاعده، جنبش اسلامی اوزبیکستان و انصارالله تاجیکستان همچنان در افغانستان حضور دارند. طالبان صرفاً مانع نفوذ مستقیم آنان به آسیای مرکزی شده، اما این گروه‌ها که اغلب زیر چتر القاعده فعالیت دارند، در صورت فراهم‌شدن فرصت، دوباره اقدامات فرامرزی خود را آغاز خواهند کرد.

ارزیابی کارشناسان نشان می‌دهد که طالبان نه اراده‌ مهار این گروه‌ها را دارد و نه توان آن را. همین مسئله باعث شده است روسیه همچنان از پشت جبهه‌ جنوبی‌اش احساس ناامنی کند.

با افزایش تهدید داعش خراسان و انتقال جنگجویان آسیای مرکزی از سوریه به افغانستان، نگرانی روسیه چند برابر شده است. اما طالبان در زمینه‌ مهار جریان‌های رادیکال آسیایی توقعات روسیه را برآورده نکرده است. روسیه انتظار داشت که شبه‌نظامیان اوزبیک، چچن و تاجیک دستگیر و به این کشور تحویل داده شوند، اما طالبان نشان داده که به متحدان جهادی‌اش بسیار وفادار است.

گروه‌هایی که برای روسیه و متحدانش تهدید محسوب می‌شوند، همچنان در افغانستان آزادانه حضور و فعالیت دارند.

جلوگیری از بازگشت امریکا

یکی دیگر از اهداف کلیدی روسیه از به‌رسمیت‌شناسی طالبان، جلوگیری از احیای نفوذ امریکا و غرب در افغانستان بود. روسیه نگران است که طالبان در مدار امریکا سقوط کند. بنابراین، با به‌رسمیت‌شناسی این گروه سعی کرد از سقوط آن جلوگیری کند.

طالبان روابط خود را صرفاً بر اساس منافع عمدتاً مالی خود تنظیم می‌کند و حاضر نیست به‌طور کامل در مدار روسیه یا چین قرار گیرد. در مقابل، روسیه از نظر مالی و سیاسی توان رقابت با واشنگتن را ندارد. به همین دلیل، مسکو به چین نزدیک شده و سعی دارد از طریق «فرمت مسکو» و همکاری‌های سه‌جانبه با چین، ایران و کشورهای آسیای مرکزی، مانع بازگشت امریکا شود.

در عین حال، روسیه نفوذ محدودی در درون طالبان دارد؛ کشورهایی مانند اوزبیکستان کانال‌های ارتباطی موثرتری با رهبران این گروه برقرار کرده‌ اند.

مهم‌تر این‌که طالبان در کنار روسیه با ایالات متحده همکاری اطلاعاتی دارد. وزیر خارجه امریکا در ماه حوت پارسال گفت که طالبان «در برخی موارد» با واشنگتن همکاری کرده اند. مارکو روبیو در مصاحبه با یک خبرنگار امریکایی گفت زمانی که به آن‌ها گفته شده داعش یا القاعده در بخشی از افغانستان موقعیت دارد، «آنها اقدام کرده اند.»

وزیر خارجه امریکا گفت: «در برخی موارد طالبان همکاری کرده اند. وقتی به آن‌ها اطلاع داده شده که داعش یا القاعده در مناطقی از کشور شما فعالیت می‌کنند، علیه آن‌ها اقدام کنید. ولی این موارد زیاد نیستند.»

اگرچه طالبان هرگونه همکاری استخباراتی با امریکا را رد کرده اند، اما این همکاری مسکو را نگران و ناخشنود کرده است. طالبان نیز بارها اعلام کرده‌‌اند که خواهان آغاز «فصل تازه‌ای از همکاری» با واشنگتن هستند، زیرا به‌خوبی می‌دانند هیچ کشوری جز امریکا توان تامین مالی حکومت‌شان را ندارد.

طالبان کوشیده است که سیاست خارجی سنتی افغانستان، یعنی گسترش روابط با تمام کشورها را دنبال کند. اما، در میانه رقابت شدید روسیه و چین با غرب، گسترش روابط با امریکا، مسکو را نگران می‌کند.

همکاری‌های اقتصادی

هدف سوم روسیه از به‌رسمیت‌شناسی طالبان، گسترش همکاری‌های اقتصادی و ترانزیتی بود.

مسکو امیدوار بود با استفاده از موقعیت جغرافیایی افغانستان، راهی برای دسترسی آسان‌تر به آسیای جنوبی، به‌ویژه هند و پاکستان، بیابد. پروژه‌هایی چون خط آهن، مسیر خطوط انرژی از منظر کرملین اهمیت راهبردی دارند.

افغانستان می‌توانست حلقه‌ وصل میان آسیای مرکزی و جنوب آسیا شود و باثبات‌سازی این مسیر، به صادرات روسیه و منطقه کمک کند. طالبان نیز در عرصه‌ اقتصادی علاقمند به سرمایه‌گذاری و همکاری با روسیه و سایر کشورهای منطقه است. اما اقتصاد روسیه، به دلیل تحریم‌های غرب، در وضعیت بحرانی قرار دارد و توان سرمایه‌گذاری در افغانستان را ندارد.

سرمایه‌گذاری در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان نیز پرریسک است؛ نبود ثبات، زیرساخت‌های ضعیف و رفتار غیرقابل‌پیش‌بینی طالبان - مانند قطع سراسری اینترنت - باعث شده بسیاری از سرمایه‌گذاران از ورود به این کشور صرف‌نظر کنند.

[@portabletext/react] Unknown block type "figure", specify a component for it in the `components.types` prop

نتیجه‌گیری

به‌رسمیت‌شناسی طالبان از سوی روسیه، نه برای طالبان مشروعیت بین‌المللی به همراه داشت و نه برای مسکو دستاوردهای ملموس اقتصادی و امنیتی.

طالبان که هنوز چشم‌به‌راه حمایت مالی و سیاسی امریکا است، نتوانست از فرصت به‌رسمیت‌شناسی روسیه برای خروج از انزوا بهره ببرد. این اقدام حتی موجب افزایش حساسیت‌های بین‌المللی شد و طالبان را در موقعیتی شکننده‌تر قرار داد.

در سوی دیگر، روسیه نیز از عملکرد طالبان در قبال گروه‌های تندرو آسیای مرکزی ناخرسند است. کرملین انتظار داشت طالبان این گروه‌ها را مهار یا تحویل دهند، اما چنین نکرد. طالبان نشان داده که حاضر نیست بر سر متحدان جهادی و گروه‌های هم‌فکر خود معامله کند.

افراط‌گرایی در مرزهای جنوبی روسیه در حال افزایش است و کرملین می‌بیند که برخلاف ادعاهای طالبان درباره‌ مقابله با نفوذ امریکا، این گروه از بازگشت سیاسی و دیپلوماتیک واشنگتن به صحنه‌ افغانستان چندان ناراضی نیست. طالبان می‌دانند که روسیه و هیچ کشور منطقه‌ای توان کمک و سرمایه‌گذاری به اندازه‌ امریکا را ندارند.

طی سه سال گذشته، با وجود تیرگی روابط طالبان و واشنگتن، ایالات متحده نزدیک به چهار میلیارد دالر به افغانستان کمک کرده است. همین واقعیت نشان می‌دهد که در موازنه‌ میان روسیه و امریکا، طالبان همچنان واشنگتن را «ضامن بقای خود» می‌داند.